حامد امراللهی



سوالات عربی در کنکور سراسری 25 عدد است و بعد از سوالات ادبیات از شماره 26 تا 50 باشد و مدت پاسخگویی به آنها 20 دقیقه است یعنی هر تست به طور میانگین 45 ثانیه فرصت دارد.

ساختار سوالات به شکل زیر در 6 قسمت می­باشد:

  1. ترجمه : 10 سوال اول مربوط به ترجمه است. سوال اول یکی از آیات قرآن کتاب درسی دهم یا یازدهم و یا دوازدهم است. از این ده سوال 7 سوال به صورت عربی به فارسی است. یک سوال به صورت فارسی به عربی (تعریب) است. دو سوال به صورت "عین الصحیح" و "عین الخطأ" است که در هر گزینه یک عبارت عربی به همراه ترجمه اش است.
  2. درک متن : 4 سوال از محتوای متنی پرسیده می­شود که معمولا مرتبط با موضوعات کتب درسی می­باشد. این متن معمولا بین 4 تا 6 سطر به زبان عربی می­باشد و اغلب از واژگان کتاب طراحی شده و اگر واژه­ای خارج از کتاب استفاده شده باشد ترجمه­اش داخل پرانتز نوشته می­شود.
  3. محل اعرابی و تحلیل صرفی: 3 سوال از این موضوع مطرح می­شود. زیر 2تا فعل و 1 اسم از متن خط کشیده می­شود و از هر کدام در چهار گزینه نکات تحلیل صرفی و سپس محل اعرابی (نقش کلمه در جمله) مطرح میشود و باید گزینه صحیح را انتخاب کنیم.
  4. ضبط الحرکات: 1 سوال از این موضوع که به معنای حرکت­گذاری صحیح کلمات می­باشد مطرح می­شود. به عنوان مثال «تعمیرکار» در عربی «مُصَلِّح» می­شود نه «مُصَلَّح»!
  5. سوالات لغت: 1 یا 2 سوال از این موضوع مطرح می­شود. یک سوال از موضوع «متضاد» یا «مترادف» یا «جمع و مفرد» اسامی مطرح می­شود. سوال دیگر که گاهی مطرح میشود این است که عبارتی می­دهند و غالبا با دو تا جای خالی که باید کلمات مناسبی با توجه به معنا در میان گزینه ها انتخاب شود.
  6. سوالات قواعد: 5 یا 6 سوال از قواعد کتب درسی مانند حال و مستثنی و مفعول مطلق و ترجمه فعل مضارع و مشتقات ( اسم فاعل و مفعول و مبالغه و تفضیل و مکان) و . مطرح میشود.

حامد امراللهی - مدرس عربی کنکور - اسفند 1398


با توجه  به  اهمیت موضوع  انتخاب  آزمون های آزمایشی  ، ابتدا باید این نکته رو عرض کنم که هیچ آزمون آزمایشی ای بی نقص نیست و بدیهی است که ما باید بدنبال موسسه ای باشیم که کمترین  ایراد رو داشته باشه


در ذیل به بررسی نقاط قوت و ضعف  ازمون های برتر میپردازم و بعد نتیجه میگیریم

ادامه مطلب

مثال

·        و ه ب بخشیدن

وَهَبَ : بخشید / یَهَبُ : می­بخشد / هَب : ببخش

·        و ج د یافتن

وَجَدَ : یافت / یَجِدُ : می­یابد / جِد: پیدا کن

·        و ع د وعده دادن

وَعَدَ: وعده داد / یَعِدُ: وعده می­دهد / عِد: وعده بده

ادامه مطلب

  • انواع «لـِ» :
  1. حرفِ جرّ(جارّة):
  • بر سر اسم می­آید و اسمِ جلوی خود را مجرور می­کند.   

لـِ + مؤمنٌ ! لِمؤمنٍ  /  لـِ + مؤمنون ! لِمؤمنینَ    /   لـِ + مؤمنانِ ! لِمؤمنیْنِ      

  • به معنای «برای، از آنِ، .» است.              

الحمدُ للهِ: ستایش از آنِ خداوند است.

  • اگر بر سر ضمیر بیاید به صورت «لـَ» نوشته می­شود.          

لَهُم مَغفرةٌ و أجْرٌ عظیمٌ.  (لـِ + هُم ! لَهُم)

  • اگر در ابتدای جمله بیاید معنایِ «داشتن» می­دهد.

لِلمُؤمِن عِرضٌ عظیمٌ:  مؤمن آبروی بزرگی دارد.   /   لی کتابٌ تاریخیٌّ ثمینٌ: کتاب تاریخی گران­بهایی دارم.

  1. حرفِ نصب(ناصِب):
  • بر سر همه صیغه­هایِ فعلِ مضارع می­آید و آن را منصوب می­کند.
  • معنای «تا، تا اینکه، برای اینکه، .» می­دهد.
  • معمولاً بعد از یک جمله کامل به کار رفته و علت جمله قبل را مطرح می­کند.

ذَهَبنا إلی المسجد لِنشارکَ فی حفلة عید الغدیر: به مسجد رفتیم تا در جشنِ عید غدیر شرکت کنیم.

  1. حرفِ جزم(جازم):
  • بر سر صیغه­های غائب(1تا6) و متکلم(13و14) فعلِ مضارع می­آید و آن را مجزوم می­کند.
  • معنای «باید» می­دهد.
  • اغلب در ابتدای جملات می­آید.
  • اگر بر سرِ این نوع «لـِ» حروفِ «وَ، فـَ، ثمَّ» بیاید، این حرف به صورت ساکن «لـْ» نوشته می­شود.

فَلْیَتَوکّلِ المُؤمنونَ علی الله. ! پس مؤمنان بر خداوند باید توکل کنند.

انتهای فعل «یتوکّلِ» در واقع ساکن وجود دارد و کسره انتهای آن برای خواندن است (کسره عارضی).

 

  • در هنگام تشخیص انواع «لـِ» حواسمان به مصدرها باشد. مصدرها شبیه فعل­ها هستند ولی اسم هستند و «لـِ» بر سر آن­ها فقط «جارّة» است.

ذَهَبتُ إلی بیت صدیقتی لِتعلّم اللغة الانجلیزیَّة. ! به خانه دوستم برای یادگرفتن زبان انگلیسی رفتم.


انواع «مَن»:

  1. استفهامیّة: این نوع «مَن» همیشه در ابتدای جمله می­آید و معنای «چه کسی؟» یا «کیست؟» می­دهد.

مَن أجابَ عَن هذا السؤال؟ !  چه کسی به این سوال جواب داد؟

 

  1. موصول: اغلب در میان جمله می­آید و معنای «کسی­که» یا «کسانی که» می­دهد.

لا تُعاشِرْ مَن یَنقُضونَ عهدهم. ! با کسانی که عهدشان را نقض می­کنند معاشرت نکن.

 

  1. شرط: در ابتدای جمله می­آید و حتما بلافاصله در جلوی آن، فعل می­آید. این نوع «مَن» معنای «هر کس که» یا «هرکه» می­دهد.

مَن علَّمَ عِلماً فَلَهُ أجرُ مَن عَمِلَ بِهِ لا یَنقُصُ مِن أجرِ العامِل. ! هرکس دانشی را یاد دهد، پاداش کسی­که به آن عمل کند را دارد و از پاداش عمل­کننده کم نمی­شود.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

پایگاه دانشجویان کارشناسی ارشد مشاوره دانشگاه اردکان Gogle 2 تندیس باران وبلاگ شخصی دسترسی کهکشان آبی 1 موبیگو خرید سیسمونی از اصفهان هیئت شیب الخضیب yadakyar